معنی هنری کاوندیش (کاوین)

حل جدول

هنری کاوندیش (کاوین)

کاشف هیدروژن خالص


هنری کاوندیش

شیمی دان انگلیسی کاشف هیدروژن خالص

کاشف هیدروژن خالص

شیمیدان انگلیسی کاشف هیدروژن خالص

لغت نامه دهخدا

کاوین

کاوین. (اِ) کابین که مهر زنان باشد و آن مبلغی است که در وقت نکاح کردن مقرر کنند. (برهان). صداق. (یادداشت مؤلف): دختر شهنشاه فخرالدوله را از بهر نوح بن منصور بخواستند مبلغ صد هزار دینار کاوین. (مجمل التواریخ و القصص). موسی گفت: من چیزی ندارم که کاوین دهم. شعیب گفت: کاوین او خواهم که تو هشت سال مزدوری کنی. (تاریخ بلعمی).
که بی کاوین اگر چه پادشاهی
ز من برنایدت کامی که خواهی.
نظامی.
گشت با او بشرط کاوین جفت
نعمتی یافت، شکر نعمت گفت.
نظامی.
عروسانی زناشویی ندیده
بکاوین از جهان خود را خریده.
نظامی.
در شکر ریز طرب بر عده داران رزان
از پی کاوین بهای کاویان افشانده اند.
خاقانی.
گفت: این دختران را به این پسران خویش دادم و هر یکی را ده هزار دینار کاوین کردم. (تذکرهالاولیاء).
خوش عروسی است جهان از ره صورت لیکن
هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد.
حافظ.
- در کاوین آوردن، به عقد خود درآوردن. به حباله ٔ نکاح درآوردن:
فرستد مهد و در کاوینش آرد
بمهد خود عروس آیینش آرد.
نظامی.
رجوع به کابین شود.


هنری

هنری. [هَُن َ] (ص نسبی) اهل هنر. هنرمند. هنرور:
خواجه ٔ سید ابوسهل رئیس الرؤسا
احمدبن الحسن آن بارخدای هنری.
فرخی.
آن هنری خواجه ٔ جلیل چو دریاست
با هنربیشمار و گوهر بی عد.
منوچهری.
آفرین زآن هنری مرکب فرخ پی تو
که به یک شب ز بلاساغون آید به طراز.
منوچهری.
هنری سرفکنده چون لاله است
که کلاهش به سر ندوخته اند.
خاقانی.
هرکو هنری است و عیب خود گفت
با جان هنر قرین شمارش.
خاقانی.
|| دلیر: سام نریمان را پرسیدند که آرایش رزم چیست ؟ گفت: فر ارجمند شاه، دانش سپهبد بارای و مبارز هنری. (نوروزنامه).

فرهنگ معین

کاوین

(اِ.) کابین، صداق.


هنری

آن چه که در آن هنر به کار رفته، هنرور، هنرمند. [خوانش: (~.) (ص نسب.) منسوب به هنر. ]

فرهنگ عمید

کاوین

=کابین۱


هنری

هنرمند، باهنر، اهل هنر،

فرهنگ فارسی هوشیار

کاوین

کابین که مهر زنان باشد


فیلم هنری

رخشاره ی هنری


هنری

باهنر، هنرمند

اصطلاحات سینمایی

هنری

صفتی است برای آثار یا بازیگران شاخصی که برگزیده و گزیده کارند. مشخصه اصلی آنها اندیشه ورزی و اندیشه سازی است. آثاری چون « هامون » اثر جاودانه ی مهرجویی درایران وسه گانه ی کیلو فسکی (سفید، آبی، قرمز) درسینمای جهان اشخاصی مانند کوبریک درکارگردانی وبازیگر فقیدی چون مارلون براندو دردوران اوج بازیگری، نمونه ی بارز آثار واشخاص هنری هستند.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

سبک هنری

سایاگ هنری

معادل ابجد

هنری کاوندیش (کاوین)

743

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری